سفارش تبلیغ
صبا ویژن
وکالت
نزد ابلیس، مرگ هیچ یک از مؤمنان، ازمرگ فقیه محبوب تر نیست . [امام صادق علیه السلام]

نوشته شده توسط:   علی جعفری فرد  

چهارشنبه 87 بهمن 2  12:4 صبح
از روز نخست حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه، تمام شواهد و قرائن نظامی و سیاسی از شکست عملیات نظامی این رژیم و سقوط اهداف علنی و غیر علنی آن حکایت داشت. مصداق این امر اذعان بسیاری از رسانه‌های عبری زبان رژیم صهیونیستی به شکست این رژیم در نابودی حماس و مقاومت بود.
سایت اینترنتی عرب 48در تحلیلی به قلم نزار السهلی تحلیلگر این سایت می‌نویسد: با توجه به اذعان و انتقاد رسانه‌های عبری زبان از عملیات نظامی در نوار غزه و شکست در این منطقه، روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت با ادامه‌ی پایداری افسانه‌ای و وحدت گروه‌های مقاومت در برابر حملات، سازمان‌های نظامی اسراییل در حملات بی‌هدف خود بر سر ساکنان نوار غزه شکست خوردند و تنها این حملات بی‌هدف سرپوشی بود بر ناامیدی‌شان از اهداف خود از جنگی که در برابر جهانیان آغاز کردند، اما ملت‌های جهان از عمق فاجعه، میزان تلفات و ناتوانی سیستم‌های امنیتی اسراییل در تسلیم ساختن حتی یک فلسطینی حتی از طریق طرح‌های متعدد پیشنهادی که مهمترین آن طرح مصر بود بسیار شگفت زده شده بودند و خشم و انزجار خود را از این حملات از طریق تظاهرات گسترده اعلام کردند در حالیکه در کنار کشورهای جهان بسیاری از سازمان های بین المللی و حقوق بشر نیز مجازات مقام‌های اسراییلی را به عنوان جنایتکاران جنگی خواستار شده‌اند. براستی که تنها دستاورد این جنگ معرفی مقام‌های اسراییل به عنوان جنایتکار جنگی بود وهیچ دستاوردی دیگر برای آنها نداشت.
این سایت اینترنتی عنوان داشته است: ایهود المرت جنایتکار، در کنفرانس خبری خود با ناامیدی آتش بسی یک جانبه را اعلام کرد. در حالی که در تحقق هدف علنی‌اش در نوار غزه که نابودی حماس و مقاومت بود، شکست خورد. اسراییل در این جنگ در تغییر اوضاع امنیتی نوار غزه و بحران سیاسی خود که در داخل سازمان‌های سیاسی خود و دو قطب ایهود باراک وزیر جنگ و تزیپی لیونی وزیر امور خارجه‌ی اسراییل بود شکست خورد. همانطور که آری شویت، تحلیلگر روزنامه‌ هاآرتص گفته بود "نوع اعمال فشار اسراییل بر حماس ممکن است بر حماس فشار وارد کند؛ اما اسراییل را نابود می‌کند یعنی وجهه اسراییل را از بین می‌برد و اسراییل را در شبکه‌های تلویزیونی جهان و در برابر چشمان جامعه جهانی و در نزد کشوری که بیش از هر کشور دیگر برای اسراییل حایز اهمیت است یعنی آمریکا و بویژه شخص باراک اوباما رییس جمهورمنتخب آمریکا متضرر می‌سازد و از بین می‌برد.
این سایت اینترنتی در ادامه می‌افزاید: بزرگترین دستاوردی که اسراییل در این جنگ رقم زد، شمار تلفاتی بود که در نوار غزه بر جای گذاشت؛ بویژه اینکه استفاده از بمب‌های فسفر سفید که جزء سلاح‌های ممنوعه‌ی بین‌المللی است برای جهان افشا شد و به این ترتیب پرده از جنایت‌های عظیم اسراییل و شکست در تحقق بهانه‌های آغاز جنگ برای همه روشن شد. اکنون ایهود المرت، لیونی و باراک از برجسته‌ترین جنایتکاران جنگی قرن بیست و یکم قلمداد می‌شوند. این شکست اسراییل در برابر وحدت موضع‌گیری ساکنان نوار غزه و مقاومت آن‌ها نتیجه‌ی نهایی تلاش‌های گروهای مقاومت در مقابل خواسته‌های جدید اسرییلی‌ها از ملت فلسطین است و اینکه اسراییل باید دریابد که هرگز قادر به تحمیل خواسته‌هایش به ملت فلسطین و نابودی طرح ملی مقاومت نیست.
این سایت می‌افزاید: ناامیدی عظیم اعراب به خاطر شکست اسراییل کاملا مشهود بود. حمایت و پشتیبانی برخی اعراب از اسراییل در طول جنگ در زمینه‌ی تحمیل شروط اسراییل به فلسطینی‌ها و تلاش‌های اعراب در راستای اعمال فشار بر مقاومت و دادن فرصت و زمان به دشمن برای اجرای اهدافش، اعراب را در ابتدای جنگ بر آن داشت تا از اسراییل بخواهند در اجرای عملیاتش تعجیل کند و اشتباهات جنگ ژوییه‌ی 2006 را تکرار نکند و تمام این مسایل حکایت از همگام شدن اعراب با اسراییل دارد. اما پایداری ملت فلسطین آن‌ها را ناامید ساخت. از این رو مصر که در راستای اجرای طرحش بر فلسطینی‌ها فشار می‌آورد، با اعلام آتش بس یک جانبه‌ از سوی اسراییل از آن سیلی محکمی خورد.
این سایت اینترنتی در این مطلب بیان داشته است: حسنی مبارک رییس جمهور مصر، بعد از هفته‌ها پایداری ملت فلسطین در سخنرانی سیاسی‌اش کاملا تغییر موضع‌گیری داد و بعد از اعمال فشارهای شدید بر مقاومت و فلسطین اعلام کرد که در هم شکستن مقاومت غیر ممکن است؛ گویی با این مواضع جدیدش درصدد بازگرداندن آبروی رفته‌ی یک نظام رسمی‌ عربی است که اعتبار و تاثیرگذاری خود را از دست داده است.
سایت اینترنتی عرب 48 در پایان نوشته است: ناامیدی تشکیلات خودگردان فلسطین در رام‌الله نیز کاملا مشهود شد و از روز نخست جنگ، تشکیلات خودگردان فلسطین حماس را مسوول حملات دانسته بود و بر این موضع‌گیری خود تا زمان تحریم نشست دوحه ادامه داد و از توجیهات بی‌ارزش و کینه جویانه‌ی خود که در سطح و در خور یک مقام سیاسی نیست دست بر نداشت. در حالی که پایداری ملت فلسطین تشکیلات خودگردان فلسطین را نیز ناامید کرد و این تشکیلات اکنون راه ناامیدی و شکست حتمی در مسیر مذاکرات مجانی خود با اسراییل را طی می‌کند.
 

نوشته شده توسط:   علی جعفری فرد  

ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ک‍و‌ه‍دش‍ت‌ ب‍ه‌ ل‍ح‍‍اظ ت‍ق‍س‍ی‍م‍‍ات‌ ک‍ش‍ور‌ی‌ ق‍ب‍ل‌ ‌از پ‍ی‍روز‌ی‌ ش‍ک‍و‌ه‍م‍ن‍د ‌ان‍ق‍لاب‌ ‌اس‍لام‍‍ی‌ د‌ار‌ا‌ی‌ ی‍ک‌ ب‍خ‍ش‌ ب‍وده‌ ک‍ه‌ پ‍س‌ ‌از پ‍ی‍روز‌ی‌ ‌ان‍ق‍لاب‌ ب‍ه‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ‌ارت‍ق‍‍ا ی‍‍اف‍ت‍ه‌ ‌اس‍ت‌ .

‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ‌ه‍م‌ ‌اک‍ن‍ون‌ ب‍‍ا 225 ‌ه‍ز‌ار ن‍ف‍ر ج‍م‍‍ع‍ی‍ت‌ ، ب‍‍ا پ‍ن‍ج‌ ب‍خ‍ش‌ و 276 روس‍ت‍‍ا ب‍ه‌ ‌ع‍ن‍و‌ان‌ س‍وم‍ی‍ن‌ ش‍‍ه‍ر پ‍رج‍م‍‍ع‍ی‍ت‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ ل‍رس‍ت‍‍ان‌ م‍ح‍س‍وب‌ م‍‍ی‌ ش‍ود.

ک‍و‌ه‍دش‍ت‌ د‌ار‌ا‌ی‌ 193 ‌ه‍ز‌ار ‌ه‍ک‍ت‍‍ار ‌ار‌اض‍‍ی‌ ک‍ش‍‍اورز‌ی‌ ق‍‍اب‍ل‌ ک‍ش‍ت‌ و 560 ‌ه‍ز‌ار ر‌اس‌ د‌ام‌ س‍ب‍ک‌ و س‍ن‍گ‍ی‍ن‌ ‌اس‍ت‌ ک‍ه‌ ب‍ه‌ ‌ع‍ن‍و‌ان‌ ق‍طب‌ د‌ام‍پ‍رور‌ی‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ ل‍رس‍ت‍‍ان‌ ب‍ه‌ ش‍م‍‍ار م‍‍ی‌ رود.

ف‍رم‍‍ان‍د‌ار ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ک‍و‌ه‍دش‍ت‌ گ‍ف‍ت‌ : ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ب‍‍ع‍د ‌از پ‍ی‍روز‌ی‌ ‌ان‍ق‍لاب‌ ‌اس‍لام‍‍ی‌ در ب‍خ‍ش‌ ک‍ش‍‍اورز‌ی‌ رش‍د چ‍ش‍م‍گ‍ی‍ر‌ی‌ د‌اش‍ت‍ه‌ ‌اس‍ت‌ .

"س‍ی‍روس‌ ‌اب‍ر‌ا‌ه‍ی‍م‍‍ی‌ " ‌اف‍زود: در س‍‍ال‌ 57 س‍طح‌ زی‍رک‍ش‍ت‌ ک‍ش‍‍اورز‌ی‌ ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ 150 ‌ه‍ز‌ار ‌ه‍ک‍ت‍‍ار ب‍وده‌ ک‍ه‌ ت‍ن‍‍ه‍‍ا چ‍‍ه‍‍ار ‌ه‍ز‌ار ‌ه‍ک‍ت‍‍ار ‌آن‌ ب‍ه‌ ص‍ورت‌ ‌آب‍‍ی‌ ک‍ش‍ت‌ م‍‍ی‌ ش‍ده‌ ‌اس‍ت‌ .

و‌ی‌ ‌اظ‍ه‍‍ار د‌اش‍ت‌ : در م‍دت‌ 30 س‍‍ال‍ه‌ ب‍ر‌ا‌ی‌ ‌آب‍‍ی‌ ک‍ردن‌ ‌ار‌اض‍‍ی‌ ک‍ش‍‍اورز‌ی‌ 830 ح‍ل‍ق‍ه‌ چ‍‍اه‌ ‌ع‍م‍ی‍ق‌ و ن‍ی‍م‍ه‌ ‌ع‍م‍ی‍ق‌ ، س‍د‌ه‍‍ا و ب‍ن‍د‌ه‍‍ا‌ی‌ خ‍‍اک‍‍ی‌ ‌ای‍ج‍‍اد ش‍د.

‌اب‍ر‌ا‌ه‍ی‍م‍‍ی‌ ی‍‍اد‌آور ش‍د: ‌ه‍م‍چ‍ن‍ی‍ن‌ ب‍ه‌ م‍ن‍ظور س‍‍ه‍ول‍ت‌ در ‌آب‍ی‍‍ار‌ی‌ ‌ار‌اض‍‍ی‌ ک‍ش‍‍اورز‌ی‌ و ‌اس‍ت‍ف‍‍اده‌ ب‍‍ه‍ی‍ن‍ه‌ ‌از ‌آب‌ 425 ح‍ل‍ق‍ه‌ چ‍‍اه‌ ک‍ش‍‍اورز‌ی‌ ب‍رق‍د‌ار ش‍ده‌ و ‌اح‍د‌اث‌ س‍د‌ه‍‍ا‌ی‌ خ‍‍اک‍‍ی‌ روم‍ش‍ک‍‍ان‌ ب‍ه‌ گ‍ن‍ج‍‍ای‍ش‌ ی‍ک‌ م‍ی‍ل‍ی‍ون‌ م‍ت‍ر م‍ک‍‍ع‍ب‌ و ‌اح‍د‌اث‌ پ‍م‍پ‍‍اژ‌ه‍‍ا‌ی‌ ‌آب‌ ک‍ش‍‍اورز‌ی‌ ب‍ه‌ م‍ن‍ظور ت‍ب‍دی‍ل‌ ‌ار‌اض‍‍ی‌ دی‍م‌ ب‍ه‌ ‌آب‍‍ی‌ ‌ان‍ج‍‍ام‌ ش‍ده‌ ‌اس‍ت‌ .

ف‍رم‍‍ان‍د‌ار ک‍و‌ه‍دش‍ت‌ گ‍ف‍ت‌ : ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ب‍ه‌ دل‍ی‍ل‌ ‌اق‍د‌ام‍‍ات‌ ‌ان‍ج‍‍ام‌ ش‍ده‌ در 30 س‍‍ال‌ و وج‍ود ‌اس‍ت‍‍ع‍د‌اد‌ه‍‍ا‌ی‌ خ‍د‌اد‌اد‌ی‌ در ت‍ول‍ی‍د ب‍رخ‍‍ی‌ م‍ح‍ص‍ولات‌ ک‍ش‍‍اورز‌ی‌ ‌از ج‍م‍ل‍ه‌ ت‍ول‍ی‍د گ‍ن‍دم‌ ، ج‍و، چ‍‍غ‍ن‍در ق‍ن‍د، ذرت‌ د‌ان‍ه‌ ‌ا‌ی‌ و م‍ح‍ص‍ولات‌ ب‍‍ا‌غ‍‍ی‌ م‍ق‍‍ام‌ ن‍خ‍س‍ت‌ ‌اس‍ت‍‍ان‌ ر‌ا د‌ار‌ا ‌اس‍ت‌ .

و‌ی‌ ت‍‍ع‍د‌اد روس‍ت‍‍ا‌ه‍‍ا‌ی‌ ب‍رق‍د‌ار ش‍ده‌ ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ در 30 س‍‍ال‌ دور‌ان‌ ‌ان‍ق‍لاب‌ ر‌ا 265 روس‍ت‍‍ا ‌ع‍ن‍و‌ان‌ ک‍رد و ‌اف‍زود: ‌ه‍م‍چ‍ن‍ی‍ن‌ 340 پ‍س‍ت‌ ت‍وزی‍‍ع‌ ب‍رق‌ ، 425 طرح‌ ب‍رق‍د‌ار ک‍ردن‌ چ‍‍ا‌ه‍‍ه‍‍ا‌ی‌ ک‍ش‍‍اورز‌ی‌ و 38 ‌ه‍ز‌ار و 789 م‍ش‍ت‍رک‌ در ‌ای‍ن‌ م‍دت‌ ‌اض‍‍اف‍ه‌ ش‍ده‌ ‌اس‍ت‌ .

‌اب‍ر‌ا‌ه‍ی‍م‍‍ی‌ ‌اف‍زود: در م‍دت‌ ی‍‍ادش‍ده‌ ت‍‍اک‍ن‍ون‌ 90 درص‍د ج‍م‍‍ع‍ی‍ت‌ ش‍‍ه‍ر‌ی‌ و روس‍ت‍‍ا‌ی‌ ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ‌از ن‍‍ع‍م‍ت‌ ‌آب‌ ‌آش‍‍ام‍ی‍دن‍‍ی‌ ب‍رخ‍ورد‌ار ‌اس‍ت‌ ب‍ه‌ طور‌ی‌ ک‍ه‌ ‌ه‍م‌ ‌اک‍ن‍ون‌ 17 ‌ه‍ز‌ار و 600 ‌ان‍ش‍‍ع‍‍اب‌ ش‍‍ه‍ر‌ی‌ وج‍ود د‌ارد و 22 ح‍ل‍ق‍ه‌ چ‍‍اه‌ ب‍ه‌ م‍ن‍ظور ت‍‍ام‍ی‍ن‌ ‌آب‌ ‌آش‍‍ام‍ی‍دن‍‍ی‌ ش‍‍ه‍ر‌ی‌ و دی‍گ‍ر م‍ن‍‍اطق‌ ح‍ف‍ر ش‍د.

و‌ی‌ گ‍ف‍ت‌ : ی‍ک‍‍ی‌ ‌از م‍‍ه‍م‍ت‍ری‍ن‌ زی‍رس‍‍اخ‍ت‌ ‌ه‍‍ا‌ی‌ ت‍وس‍‍ع‍ه‌ ‌ه‍ر ج‍‍ام‍‍ع‍ه‌ ر‌اه‌ ‌ارت‍ب‍‍اط‍ی‌ م‍‍ی‌ ب‍‍اش‍د ک‍ه‌ ‌ای‍ن‌ ‌ام‍ر ق‍ب‍ل‌ ‌از ‌ان‍ق‍لاب‌ ت‍ن‍‍ه‍‍ا 60 ک‍ی‍ل‍وم‍ت‍ر ج‍‍اده‌ م‍و‌اص‍لات‍‍ی‌ ب‍ه‌ ص‍ورت‌ ‌آس‍ف‍‍ال‍ت‍ه‌ ب‍ود، ‌ام‍‍ا ‌اک‍ن‍ون‌ ب‍ه‌ 677 ک‍ی‍ل‍وم‍ت‍ر رس‍ی‍ده‌ ‌اس‍ت‌ .

ف‍رم‍‍ان‍د‌ار ک‍و‌ه‍دش‍ت‌ ی‍‍اد‌آور ش‍د: ت‍‍ا ق‍ب‍ل‌ ‌از پ‍ی‍روز‌ی‌ ‌ان‍ق‍لاب‌ ‌اس‍لام‍‍ی‌ ت‍ن‍‍ه‍‍ا ی‍ک‌ ک‍‍ارخ‍‍ان‍ه‌ گ‍چ‌ در ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ف‍‍ع‍‍ال‍ی‍ت‌ د‌اش‍ت‌ ‌ام‍‍ا ب‍ه‌ ب‍رک‍ت‌ ‌ان‍ق‍لاب‌ ، ‌ه‍م‌ ‌اک‍ن‍ون‌ ی‍ک‌ ش‍‍ه‍رک‌ ص‍ن‍‍ع‍ت‍‍ی‌ ب‍ه‌ م‍ن‍ظور ت‍ج‍م‍‍ع‌ ک‍‍ارخ‍‍ان‍ج‍‍ات‌ ‌اح‍د‌اث‌ ش‍ده‌ ‌اس‍ت‌ .

و‌ی‌ گ‍ف‍ت‌ : ق‍ب‍ل‌ ‌از ‌ان‍ق‍لاب‌ ت‍ن‍‍ه‍‍ا 113 و‌اح‍د ‌آم‍وزش‍‍ی‌ ب‍‍ا 13 ‌ه‍ز‌ار و 500 د‌ان‍ش‌ ‌آم‍وز در ک‍و‌ه‍دش‍ت‌ وج‍ود د‌اش‍ت‌ و ‌اک‍ن‍ون‌ 525 و‌اح‍د ‌آم‍وزش‍‍ی‌ و 52 ‌ه‍ز‌ار و 278 د‌ان‍ش‌ ‌آم‍وز در س‍ه‌ م‍ق‍ط‍ع‌ ت‍ح‍ص‍ی‍ل‍‍ی‌ در ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ وج‍ود د‌ارد.

ف‍رم‍‍ان‍د‌ار ک‍و‌ه‍دش‍ت‌ ‌اف‍زود: در ب‍خ‍ش‌ ‌آم‍وزش‌ ‌ع‍‍ال‍‍ی‌ ‌ه‍م‌ ‌اک‍ن‍ون‌ چ‍‍ه‍‍ار و‌اح‍د د‌ان‍ش‍گ‍‍ا‌ه‍‍ی‌ ب‍‍ا 34 رش‍ت‍ه‌ ت‍ح‍ص‍ی‍ل‍‍ی‌ ف‍‍ع‍‍ال‍ی‍ت‌ د‌ارد.

و‌ی‌ ‌اض‍‍اف‍ه‌ ک‍رد: در ب‍خ‍ش‌ ب‍‍ه‍د‌اش‍ت‌ و درم‍‍ان‌ ت‍ن‍‍ه‍‍ا چ‍‍ه‍‍ار درم‍‍ان‍گ‍‍اه‌ در‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ وج‍ود د‌اش‍ت‌ ‌ام‍‍ا ‌اک‍ن‍ون‌ ی‍ک‌ ب‍ی‍م‍‍ارس‍ت‍‍ان‌ و 13 م‍رک‍ز ب‍‍ه‍د‌اش‍ت‍‍ی‌ و درم‍‍ان‍‍ی‌ در ک‍و‌ه‍دش‍ت‌ ب‍ه‌ م‍ردم‌ خ‍دم‍‍ات‌ ‌ار‌ای‍ه‌ م‍‍ی‌ د‌ه‍د.

  ‌اب‍ر‌ا‌ه‍ی‍م‍‍ی‌ 86 خ‍‍ان‍ه‌ ب‍‍ه‍د‌اش‍ت‌ روس‍ت‍‍ای‍‍ی‌ ، دو و‌اح‍د ‌آزم‍‍ای‍ش‍گ‍‍ا‌ه‍‍ی‌ ، 11 م‍رک‍ز ب‍‍ه‍د‌اش‍ت‍‍ی‌ و درم‍‍ان‍‍ی‌ روس‍ت‍‍ای‍‍ی‌ ، س‍ه‌ م‍رک‍ز ‌اورژ‌ان‍س‌ ب‍ی‍ن‌ ج‍‍اده‌ ‌ا‌ی‌ و ی‍ک‌ م‍رک‍ز ‌اورژ‌ان‍س‌ ش‍‍ه‍ر‌ی‌ ر‌ا ‌از دی‍گ‍ر ‌اق‍د‌ام‍‍ات‌ ن‍ظ‍ام‌ ج‍م‍‍ه‍ور‌ی‌ ‌اس‍لام‍‍ی‌ در‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ ب‍رش‍م‍رد.

و‌ی‌ ی‍‍اد‌آور ش‍د: در ب‍خ‍ش‌ ‌ام‍‍اک‍ن‌ م‍ذ‌ه‍ب‍‍ی‌ و ف‍ر‌ه‍ن‍گ‍‍ی‌ ق‍ب‍ل‌ ‌از ‌ان‍ق‍لاب‌ ت‍ن‍‍ه‍‍ا دو ب‍‍اب‌ م‍س‍ج‍د در ک‍و‌ه‍دش‍ت‌ وج‍ود د‌اش‍ت‌ و در ح‍‍ال‌ ح‍‍اض‍ر 100 ب‍‍اب‌ م‍س‍ج‍د وج‍ود د‌ارد ک‍ه‌ 80 و‌اح‍د ‌آن‌ ت‍ک‍م‍ی‍ل‌ و م‍‍اب‍ق‍‍ی‌ در دس‍ت‌ س‍‍اخ‍ت‌ م‍‍ی‌ ب‍‍اش‍د.

و‌ی‌ گ‍ف‍ت‌ : ‌ه‍م‌ ‌اک‍ن‍ون‌ ی‍ک‌ م‍رک‍ز دی‍ج‍ی‍ت‍‍ال‌ 25 ‌ه‍ز‌ار ش‍م‍‍اره‌ ‌ا‌ی‌ ب‍‍ا 22 ‌ه‍ز‌ار م‍ش‍ت‍رک‌ ش‍‍ه‍ر‌ی‌ و 21 م‍رک‍ز ت‍ل‍ف‍ن‌ ث‍‍اب‍ت‌ و 15 ‌ه‍ز‌ار م‍ش‍ت‍رک‌ روس‍ت‍‍ای‍‍ی‌ در ‌ای‍ن‌ ش‍‌ه‍رس‍ت‍‍ان‌ وج‍ود د‌ارد.

و‌ی‌ ‌اف‍زود: ‌ه‍م‍چ‍ن‍ی‍ن‌ درم‍دت‌ 30 س‍‍ال‌ دور‌ان‌ ‌ان‍ق‍لاب‌ 21 س‍‍ای‍ت‌ ت‍ل‍ف‍ن‌ ‌ه‍م‍ر‌اه‌ روس‍ت‍‍ای‍‍ی‌ ر‌اه‌ ‌ان‍د‌از‌ی‌ ش‍ده‌ ک‍ه‌ در م‍ج‍م‍و‌ع‌ 110 روس‍ت‍‍ا ب‍‍ا ش‍ش‌ ‌ه‍ز‌ار و 500 م‍ش‍ت‍رک‌ ر‌ا ت‍ح‍ت‌ پ‍وش‍ش‌ ق‍ر‌ار م‍‍ی‌ د‌ه‍د.

ف‍رم‍‍ان‍د‌ار ک‍و‌ه‍دش‍ت‌ گ‍ف‍ت‌ : درح‍‍ال‌ ح‍‍اض‍ر ‌ای‍ن‌ ش‍‍ه‍رس‍ت‍‍ان‌ د‌ار‌ا‌ی‌ چ‍‍ه‍‍ار م‍رک‍زISP و دو م‍رک‍ز خ‍دم‍‍ات‌ ‌ای‍ن‍ت‍رن‍ت‌ پ‍رس‍ر‌ع‍ت‌ م‍‍ی‌ ب‍‍اش‍د

                                                             نقل از          www2.irna.ir


 

نوشته شده توسط:   علی جعفری فرد  

پنج شنبه 87 دی 26  10:53 صبح
 ای بادهای وحشی ! شامگاهان که از کوی ما می‌گذرید، بوی اندوه و رایحه درد ما را در ‏جنگل‌های انبوه و صحاری سوزان، کوه‌های بی فریاد و دره‌های غریب، دریاهای بیکران ‏و افق‌های دور پراکنده سازید، تا درختان نرقصند و گیاهان بمویند! چشمه‌ها بخشکند و ‏رودخانه‌ها بخروشند! جویباران جز زمزمه غم نسرایند و کبک‌ها قهقهه مستانه سر ‏ندهند! گنجشک‌ها قشقرق شادی براه نیندازند و بلبلان بیدل با وصل برگ گلی ‏دلخوش نباشند!‏

ای بادهای وحشی! به بنفشه زاران خبر دهید که هرگز رخت ماتم از تن نگیرند و از ‏لاله‌ها بخواهید، سر بر تربت ما بگذارند، به رودها بگویید موسیقی درد بنوازند، به ‏نیزارها پیام دهید نوای غم ساز کنند و به کبوتران و قمریان بگویند نغمه اندوه بزنند!‏

ای بادهای وحشی!‏ پیام ما را به پروانه‌های شیدا برسانید که این بار پر در شعله آواز ما بسوزانند، به گل‌ها ‏بگویید این بار در توفان آه ما گریبان بدرند و به چکاوک‌ها بگویید در سوگ ما سینه چاک ‏دهند! چرا دیگر در باغ خاطرمان جز شکوفه درد نشکفد و به صحرای دلمان جز گیاه ‏حسرت نروید! بخدا اگر باد، بویی از اندوه دل ما می‌برد، دیگر صدای وزش آن به گوش ‏نمی‌رسید.‏

آخر صحبت از پژمردن یک برگ نیست، حرف از مرگ قناری نیست، گرچه جنگل را بیابان ‏می‌کنند اما، صحبت از مرگ محبت، مرگ عشق، گفت‌وگو از مرگ انسانیت است‏ و ما تنهای تنهاییم، جوانمردا، خدا را بشنوید، برخیز! فردا دیر خواهد بود، چه شده ‏است شما را، خدا را بشنوید! ای جوانمردان! نمی‌گوییم؛ بنی آدم اعضای یکدیگرند و ‏گیریم که شیعه مرتضی علی (ع) نباشید!‏ جوانمردی که چون شنید؛ ایادی معاویه به شهری تجاوز کرده اند و زینت آلات زن ‏یهودی را به زور از او ربوده اند خشم آگین و بغض آلود، دردمندانه بر آشفت که؛ بخدا ‏سوگند اگر کسی از شدت ناراحتی این خبر، آنقدر بگرید که روح از کالبدش پرواز کند، ‏سزاوار ملامت نمی‌باشد.‏

و آیا نشنیده اید این سخن رسول خدا (ص) را که؛ هر کس فریاد استغاثه مسلمانی را ‏بشنود و بتواند او را یاری کند و یاری نکند، مسلمان نیست.‏ پس چه شده است شما را ای ملت رسول الله (ص)! و ای آزادگان جهان، امید به که ‏بسته اید!؟ و انتظار از که دارید!؟ از این مدعیان ژاژخای حقوق بشر!؟ و از این جماعت ‏اشباه الرجال آیا نمی‌بینید به حق عمل نمی‌شود! ظالم عزیز است و مظلوم ذلیل! فساد و تباهی در ‏بر بحر پدیدار گشته و شر بلا در آفاق و انفس پراکنده شده!‏

 آیا تجاوز غول‌های ماهواره ای- این انکراه الصوات و التصاویر و این دجال چشم ملحد ‏شکل – را به حریم آسمان انسانیت و ولایت نمی‌نگرید!؟ و شاهد زنده به گور شدن ‏نسل جوانان جهان انسانیت و اسلام نیستید!؟ آیا نمی‌بینید!؟ آنجا که از ساختن ‏مسلخ عاجزند، به مسخ جوانان می‌پردازند!؟ و ای کاش تنها جوانان را به مسلخ ‏می‌بردند و دست از مسخ آنان برمی‌داشتند!‏ شاید این را تجاوز نشمارید!

اما آیا یادتان رفته است در آن روزهای پرسوز بر ما چه ‏گذشت؟ و در آن فصل سنگین غرب بر ما چه رفت؟ ای زخمدار تیغ قابیل! و ای وارث ‏خون پاک هابیل! ای بسیجی پا برهنه تاریخ! این که از ولایت درد می‌آیی و عطر لاله در ‏پیرهن داری! ای که از وادی‌های خار و جنگل‌های دار، بی سر و پا گذاشته ای، از ‏کوهساران بی فریاد و بیابان‌ها و دره‌های غریب گذر کرده ای، ای که درد ‏هزار ساله در سینه داری و داغ هزار ساله بر دل! ای خسته تازیانه بیداد و ای سیلی ‏خورده ایادی شداد! عربی، عجمی یا ... نمی‌دانم؟

با تو هستم ای آشنای دیرین! ‏اینجا یا آنجایی، چه می‌دانم؟ ای از ولایت درد! و ای از قبیله توحید! چه فرقی می‌کند، ‏هر دو قربانیان یک هوسیم و هر دو مغضوبین ظالمین و مستکبرین زمینیم.

به گذشته ‏دور برنمی‌گردیم، از همین دیروز می‌گویم، حماسه خونین پانزده خرداد 42 و کربلای ‏هفده شهریور 57 را و یا تگرگ بی رحمی که در باغ‌های خرمشهر و هویزه و سوسنگرد ‏و ... بارید و بر گلبن ما برگ و باری نگذاشت! شکوفه ریزان دزفول و مهران و برگ ریزان ‏باختران و تهران که یادات نرفته؟ و یا بادهای سمومی که در حلبچه و شلمچه وزید و ‏همه چیز را به سیاه کشانید.

 آیا فراموش کرده ای؛ آتشی را که در نیستان مجنون و ‏نیزار هورالعظیم افتاد؟ و هنوز بوی نی‌های سوخته اش می‌آید و یا یادت رفته است از ‏التهاب نخل‌های بی سر و سرخ خوزستان که هنوز می‌سوزند، آیا نمی‌بینی که تنور ‏آلاله‌های کردستان همچنان افروخته است!؟

مگر می‌توانی سنگینی! این همه تابوت سرخ و عطر این همه استخوان‌های سوخته را ‏که هنوز هم، هر صبح و شام بر شانه‌های زخمی آسمان مشایعت می‌شود، احساس ‏نکنی؟ و یا مگر می‌شود شکسته شدن حرمت «مسجد گوهرشاد» به وسیله قزاق‌های ‏رضاخانی و به آتش کشیدن «مسجد کرمان» به دست ساواک رژیم ستم شاهی و ‏خیانت آل شیطان در «مسجد الحرام» و جنایت سیک‌ها در «مسجد بابری» و کشتار ‏نمازگزاران در قبله اول مسلمین توسط صهیونیست‌های جنایتکار و شقاوت منافقین در ‏حرم روضه رضوی (ع) و ... را که کارگردان اصلی آن استکبار جهانی است از یادها ‏سترد!؟

شاید که جویبار روزگار اثر این همه درد و اندوه این همه جنایات را از دفتر خاطرات تو ‏برده و خون ناحق یاران را از جلو چشمانت شسته!‏ و یا شاید خاکستر این همه سال، آتش آن همه درد و داغ را در مجمر سینه ات پنهان ‏کرده!؟ شاید که چنین باشد! و گیرم که می‌گویی، خوب، باشد بر گذشته‌ها صلوات! ‏شاید!...‏

اما مگر می‌شود هر روز ناظر پر پر شدن گل‌های باغ محمدی (ص) از فلسطین تا  ‏افغانستان و عراق و .. به کشمیر به وسیله ایادی بی رحم شیطان بزرگ بود و باز هم ‏نادیده گرفت!‏ راستی تا کی باید؛ صدای ضجه و استغاثه کودکان و زنان و پیر مردان بی پناهی که جز ‏خدا یاوری ندارند ازگوشه گوشه این خاک سوخته و رستنگاه تین و زیتون فلسطین ‏اشغالی، نشنیده گرفت!‏

 و آیا، طنین خرد شدن استخوان‌های نازک اطفال معصوم و کودکان مظلوم بوسنیایی، ‏افغانی، فلسطینی و عراقی را در زیر چرخ‌های آهنین سفاکان صربی استکباری و ‏مروجان پلید اسلام آمریکایی و متحجر طالبانی و صهیونیان جنایتکار اسرائیلی را ‏نمی‌شوید!؟

 البته نباید هم بشنوید! زیرا هنوز این استخوان‌ها آنقدر ستبر و محکم ‏نشده اند که صدای شکستنشان بگوشتان رسد!‏ کجایند طرفداران ژاژخای حقوق بشر! چرا امروز صدای این مدعیان دروغین برنمی‌خیزد؟ ‏چرا وقتی پیروان آل محمد (ص) و امت مظلوم مصطفوی (ص)_ که برترین امت روی ‏زمینند- در معرض تندباد ستم و سیلی بیدادگران زمان قرار می‌گیرند و تحت شدیدترین ‏شکنجه‌ها و فجیع ترین قتل عام‌هایند.

 صداها در گلو خفته شده است!؟ ما از این جماعت اشباه الرجال و لارجال جز این انتظار نداریم! چرا که موجودیت اینها ‏بدین گونه خود موجب سلطه حاکمیت آنان است و ما شکایت ز جفا پیش جفا کار ‏نمی‌بریم- که اشک کباب موجب طغیان آتش است!‏

کجایید، ای آزادگان و احرار!‏ خدا را بشنوید! این تنها صلای بیداری و دادخواهی محمد (ص) و علی است (ع) که ‏اینک از حلقوم سید سبز حضرت خامنه ای عزیز برمی‌خیزد! و با دلی پر خون و چشمی ‏اشکبار با صدای صلاح و سدادش ما را تسلی داده و همگان را به وحدت و همدلی با ‏مظلومان جهان به ویژه مردم بی پناه و مظلوم فلسطین علیه بیدادگران زمان بسیج و ‏تهییج می‌نماید!‏

 به خدا! فریاد او، همان فریاد فریادگر بزرگ قرن و بیدارگر سترگ اقالیم قبله روح خدا ‏حضرت امام خمینی (رض) است که همچنان می‌توفد و چونان جد امجدش حسین بن ‏علی (ع) بر گوش تاریخ می‌نوازد که:‏ فریاد برائت ما، فریاد امتی است که همه کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشسته ‏اند و همه تیرها و کمان‌ها و نیزه‌ها به طرف قرآن و عترت عظیم، نشانه رفته اند.

 و ‏هیهات! – که امت محمد (ص) و سیراب شدگان کوثر عاشورا، منتظران وراثت صالحان ‏‏– به مرگ ذلت بار و به اسارت غرب و شرق تن دهند....‏ و ما اعلام می‌کنیم که «جمهوری اسلامی ایران برای همیشه حامی و پناهگاه ‏مسلمانان آزاده جهان است و کشور ایران به عنوان یک دژ نظامی و آسیب ناپذیر، نیاز ‏سربازان اسلام را تامین و آنان را به مبانی عقیدتی و تربیتی اسلام و همچنین به ‏اصول و روش‌های مبارزه علیه نظام‌های کفرو شرک آشنا سازد...»‏

جمهوی اسلامی نباید تحت هیچ شرایطی از اصول و آرمان‌های مقدس الهی خود ‏دست بردارد.‏ این وظیفه اولیه ما و انقلاب اسلامی ماست که در سراسر جهان صلا زنیم که؛ این ‏خواب رفتگان!‏ ای غفلت زدگان! بیدار شوید و به اطراف خود نگاه کنید، که در کنار لانه‌های گرگ منزل ‏گرفته اید!

برخیزید! که اینجا جای خواب نیست! و نیز فریاد کشیم: سریعاً قیام کنید که ‏جهان ایمن از صیاد نیست! مسلمانان از هیاهو و طبل‌های توخالی تبلیغات ظالمانه ‏نهرساند که کاخ‌ها و قدرت‌های نظامی و سیاسی استکبار جهانی همانند؛ لانه ‏عنکبوت سست و در حال فرو ریختن است.‏

 ای ازادگان و احرار! بپا خیزید، ای جوانان عزیز بغض و کینه انقلابیتان را در سینه‌ها نگه ‏دارید و با غضب و خشم بر دشمنانتان بنگرید و بدانید که پیروزی از آن شماست.‏

 جوانان عزیز که چشم امید من به شماست! با یکدست قرآن را و با یک دست سلاح ‏برگیرید و چنان از حیثیت و شرافت خود دفاع کنید که قدرت تفکر توطئه علیه خود را از ‏آنان سلب کنید.‏

آگاه باشید، که جهان امروز، دنیای مستضعفین است و دیر یا زود پیروزی از آنان است و ‏آنان وارثین زمین و حکومت کنندگان خدایند.‏

خداوندا! تو می‌دانی که ما سر سازش با کفر را نداریم، خداوندا! تو می‌دانی که استکبار ‏و آمریکا جهانخوار گل‌های باغ رسالت تو را پرپر کردند.

خداوندا! در جهان ظلم و ستم و ‏بیداد همه تکیه گاه ما تویی، و ما تنهای تنهاییم و غیر از تو کسی را نمی‌شناسیم و ‏نمی‌خواهیم بشناسیم.‏

خداوندا! تلخی این روزها را به شیرینی فرج حضرت بقیه الله – ارواحنا لتراب مقدمه ‏الفداء- و رسیدن به خودت جبران فرما

ابوالفضل فیروزی (نی‌نوا)

شبکه خبری دانشجو(www.snn.ir)


 

نوشته شده توسط:   علی جعفری فرد  

پنج شنبه 87 دی 26  10:5 صبح
شهرستان کوهدشت، با توجه به مطالعات باستان‌ناختی انجام شده در کانون های «سرخدم لری‌همیان»و«سرطرهان»از پیشینه کهنی برخوردار است. حمدالله مستوفی‌در«تاریخ گزیده»، از کوهدشت و «طراحان» نام برده و معتقد است که چندین قرن قبل از ورود اعراب این شهرها از بین رفته‌اند. کشف معبد آشوری در این منطقه بیان‌گر آن است که مردمانی قبل از هزاره اول پیش از میلاد در این نواحی زیسته و آیین های دینی خود را به جای می آوردند. کوهدشت از شمال به استان کرمانشاه، از شمال باختری، جنوب و جنوب باختری به استان ایلام و از خاور به شهرستان خرم آباد محدود می‌شود. مرکز شهرستان کوهدشت از نظر جغرافیایی در 47درجه و 36 دقیقه درازای خاوری و 33 درجه و 32دقیقه پهنای شمالی و ارتفاع 1195 متری از سطح دریا قرار دارد. آب و هوای کوهدشت معتدل و نیمه خشک بوده و بیش ترین دمای هوا در این منطقه 42 درجه و کم‌ترین دما 7-درجه است. میزان بارندگی این شهرستان به طور متوسط 450میلی متر در سال است. جنس خاک منطقه آهکی و رسی است و مهم ترین اقلام زراعی و باغی شهرستان کوهدشت شامل‌گندم، جو، بنشن، ذرت، چغندرقند، تره بار، سیب، انار، انگور، هلو، انجیر و زردآلو است. دام‌داری نیز به شیوه های سنتی در این شهرستان رواج کامل دارد. شهرستان کوهدشت از وضع اقتصادی نسبتا خوبی برخوردار است و محصولات کشاورزی و دام‌داری آن‌جزو صادرات شهرستان به شمار می آیند. مسیرهای دسترسی از این شهرستان به اطراف را راه آسفالت فرعی کوهدشت - خرم آباد به سمت خاور به طول 94 کیلومتر و راه آسفالت اصلی به سمت جنوب باختری به طول 18 کیلومتر تا راه سراسری اصلی دزفول ـ کرمانشاه تشکیل می‌دهد.این شهرستان از جاذبه های تاریخی و مکان های دیدنی متعددی برخوردار است.قلعه کورگان، قلعه‌گم‌ور، قلعه سیله، قلعه کوه‌زاد، قلعه چق (جغد)، قلعه منیژه، قلعه چنگری، گنبد شاه محمد، گنبد ابوالوفا، مقبره داوود رش، دره سرطرهان، دره و غار ویزنهار، دژ زلال انگیز، تپه‌های چغاسبز و کفتارلو، تپه پیاره، تپه‌درکه، پل گاومیشان وپل کرودختر برخی از‌مکان‌های دیدنی و تاریخی این شهرستان به شمار می‌رود.
 

نوشته شده توسط:   علی جعفری فرد  

پنج شنبه 87 دی 26  10:2 صبح

علی گودرزیان: چندی پیش ساعت سه بعد ازظهر یک روزجمعه ازخانه بیرون رفتم؛ درحین قفل درحیاط خانه‌ی خود جوانی”تلوتلوزنان” از کنارم گذشت که با نیم نگاهِ پرازشرارتِ حماقت‌آمیزش واهمه‌ای به دلم ریخت که نکند پشت سر من به خانه دست‌برد بزند! خوب، البته من به رسم همیشگی یک«لعنت خدابرشیطان»گفتم وخود را ازشرِ وسوسه‌های به اصطلاح شیطانی خلاص کردم. یک ساعت از این زمان گذشت بچه‌هایم زنگ‌زدند و باعصبانیت گفتند:« بابا چرا خونه‌رو به‌هم ریخته‌ای؟» بی‌درنگ گفتم:«من نبودم عزیزم! حتما آقا دزده بوده و لب تاب بابا رو دزدیده!» نمی‌دانم چطوری تیر را به نشانه زدم، درست بعد از من مَرده رفته بود “لب تاب” و کالابرگ و کمی هم جنس و منس نه از آن جنس‌ها که سر زبان جوان‌هاست بلکه کمی خِرت‌وپِرت خانگی را قاپیده و دررفته بود. همین بهانه‌ای شد که پای ما هم به کلانتری محله باز شود، پلیس و «دایره‌ی سرقت آگاهی» را خبردار کنیم. طولی نکشید پلیس110 آمد و بعد هم یک دسته از اداره‌ی آگاهی مشغول انگشت‌نگاری از محل دزدی شدند. ردی ضعیف از اثر انگشت به دست آمد و همین‌طور اثر کف دست دزد نیز مشخص شد. راستش را بخواهید من یواش یواش داشت قند توی دلم آب می‌شد چون قبلن توی همین تلویزیون خودمان یک‌بار دیدم که آقای«دِرِک» با یک ته سیگار به جامانده چطوری یک مجرم را پیدا کرد تلویزیون که دروغ نمی‌گوید تازه ده‌ها فیلم و صحنه‌ها را مثل همین صحنه‌ها پخش کرده‌است؛ باخودم گفتم:« همین الان اثرهای به دست آمده را به بانک اطلاعات رایانه عرضه می‌کنند و”رایانه‌ی مادر” بی‌درنگ داده‌ی جدید را با داده‌های ذخیره شده مطابقت می‌کند، بعد صدایی شنیده می‌شود! بعله! دزد پیداشد«حسن مراد» مشهوربه «حسن گرزه»ساکن«گِل چنار اسبی» باخودم گفتم: ببین این دزدها چقدر بی‌عقلند و ناشیانه و بدون دستکش دزدی می‌کنند! این دزد بیچاره نمی‌دانسته که دنیا پیشرفت کرده‌است و پلیس محله با فناوری جدیدی که دارد مو را از ماست بیرون می‌کشد! در این هیس و بیس به یکی از مأموران که انصافن برای انگشت‌نگاری کوشش زیادی کرد، گفتم: دوست عزیز! حالا این اثر انگشت‌ها به چه دردی می‌خورند؟ گفت: هر وقت شما دزد یا متهم را گیرآوردید ما اثر انگشتش را بامستندات خود مطابقت می‌دهیم و راست و دروغِ اتهام را روشن می‌کنیم. آه از نهادم برآمد و دوباره یاد«اقساط»درازمدت لب‌تاب خود افتادم. غصه مثل کلاف بی سر و تهی مرا درهم پیچید تا این که یکی ازهم‌کارانم گفت: فلانی این لب‌تاب ممکن است مثل گوشی‌های همراه از طریق مخابرات ردیابی شود.باشنیدن این سخن باز چشمانم از شادی برقی زد. بی‌درنگ شماره‌ی همراه یکی از دوستانم که دستی در دنیای انفورماتیک دارد، گرفتم و زنگ زدم و مسئله را درمیان نهادم و گفتم: اگر ممکن است تا از آن طریق پیگیری نمایم که بسیار کم‌هزینه و به صرفه‌است.پس از چند دقیقه دوست من تماس گرفت و گفت در ایران هنوز این فناوری موجود نیست تا ازطریق ردیابی سریال رایانه، به محض اتصال به شبکه‌ی اینترنت‌،رایانه شناسایی شود اما قرار است که به زودی فراهم شود! خلاصه چند روزی توفیق اجباری بهره‌ی ما شد که خدمت عزیزان زحمتکش در کلانتری محله برسیم و از نزدیک با آن‌ها گفت‌وگویی داشته باشیم، هرچند هرکدام ازماها دور و نزدیک از تلاش و زحمت این عزیزان با کمترین امکانات موجود باخبریم اما براساس مسؤولیت مهمی که این تلاش‌گران درخصوص امنیت اجتماعی دارند هر مال دزدیده‌ای اول از همه به کلانتری محله ایراد می‌گیرد که امنیت رافراهم نمی‌کند و این انتقاد هر چند بسیار طبیعی است اما یک انتقاد سطحی است زیرا عوامل زیادی درتأمین یا نبود امنیت در جامعه دخالت دارد که یکی از آن‌ها حضور پلیس با اقتدار است، یکی از همان عزیزان نقل می‌کرد از هم‌کار بازنشسته‌ی خود که:« قبلا دزدهای شهر خرم‌آباد انگشت‌شمار بودند و هرگاه مالی از کسی به سرقت می‌رفت بلافاصله با توجه به چیستی مال دزدیده شده نوع دزد را احضار و مال را کشف می‌کردند» اما امروز آمار دزدها چنان زیاد است که به حساب نمی‌آیند. درهمین باره آلبومی از عکس دزدان با سابقه پیش روی من گذاشتند که فرصت مناسبی می‌خواست تا مرورشان کنی! تا چه رسد به بررسی یک به یک آن‌ها! در همین یک‌ماه گذشته من خود شاهد 5 فقره دزدی درشهرستان‌های الشتر و خرم‌آباد بوده‌ام. در روستاهای سنگ کر، حسین‌آباد ندر،هنام،قادر‌آباد، شاه‌آباد‌ الشتر در طول یک‌ماه 4 بار مورد سرقت قرارگرفته‌است که دوبار آن ناکام و 2بار دزدان تعدادی گوسفند و گاو را دزدیدند. هم‌کار من در خرم‌آباد یک هفته پیش سر همین ماه دزد به خانه‌اش دست‌برد زد-توجه داشته باشید این اطلاعات یک اطلاعات شخصی است بهتر است برای به دست آوردن آمارهای واقعی و دقیق دزدیِ «غیرمسلحانه» در استان مسؤولین محترم آمارهای واقعی را ازدستگاه‌های مربوط جویا شوند-. وقتی زمینه برای یک زندگی آبرومند فراهم نیست و نمی‌شود، وقتی بازار کسب و کار سالم و مناسب وجود ندارد، وقتی آمار بی‌کاران هر روز بیش‌تر از روز دیگر می‌شود. وقتی فقر بر گرده بسیاری از مردم به ویژه جوانان این دیار چنبره زده‌است و اعتیاد صاحب‌مرده پای اراده‌ی آهنین جوانان را چون موریانه پوسانده و سست کرده‌است و عزت و شرافت واقعی آن‌ها را لکه‌دار نموده‌است باید چشم به راه رفتارهای کج و نادرست فرزندان خود باشیم مثل هر شغل دیگر، دزدی نیز مراتبی دارد و من بر این باورم که دزدان دیار ما دزدان فلک‌زده‌ای هستند که با این رفتار زشت «رفع گرسنگی» و یا«کسب نشئگی»می‌کنند، باورکنید! تنها من براین باور نیستم خیلی‌ها به بیچارگی دزدهای شهرما و فلک‌زدگی آنان باور دارند و می‌گویند:« فلانی بگو حلالش! اون هم گرسنه بوده فقط دعا کن دستش خیر داشته باشه!» این را هم باور دارم که دَین این رفتار زشت بر گردن همه‌ی ماست. باورمندم که آه مال‌بردگان گریبان‌گیرآن دسته از آدم‌ها می‌شود و حتمن خواهد شد که به عنوان نمایندگان این سرزمین بی‌کس وکار، سال‌ها برصندلی‌های سرخ و سبز مجلس شورای اسلامی لم‌زدند و برای احقاق حقوق مردم آن‌گونه که باید چانه‌زنی و تلاش نکردند و مصلحت دنیوی خود را بر مصلحت مردم برگزیدند. باور دارم به خدا که آه مال‌بردگان گریبان‌گیر کسانی می‌شود و خواهدشدکه به عنوان نمایندگان دولت بر این مردم بی‌پناه ریاست راندند، سیاست کردند، به جای مردم گزارش‌ها فراهم نمودند و کارگزار خوبی برای دولت نبودند و با ورود به گستره‌ی سیاست‌زدگان فرصت‌سوزی کردند و آخر و عاقبت کاری از پیش نبردند و بر این روش نخواهند برد. پس از گذشت30 سال از انقلاب هنوز استان لرستان هیچ برنامه‌ای برای توسعه ندارد، در حالی که چشم‌انداز بیست‌ساله کشور تهیه و فراهم شده‌است، لرستان در این برنامه معلوم نیست باید برکدام محور توسعه قرار بگیرد صنعتی،کشاورزی، فرهنگی،و… کدام؟ دعا کنیم از این بدتر نشود. دعا کنیم این دزدی به غارتگری نینجامد هر چه باشد دزد از صاحب‌خانه می‌ترسد! اما دعا کنیم که روزی فرا نرسد که از شدت «هرج ومرج» دزدها بیش از این گستاخ شوند، به شکلی که از صاحب‌خانه نترسند و دست به غارت اموال مردم بزنند به همین سبب به عنوان یک شهروند دل‌سوز میهن و دیار خود به مسؤولین توصیه می‌کنم به شرطی که از توصیه‌ی منِ کوچک ناراحت و عصبانی نشوند و از مولایمان علی(ع)،آموخته باشند که فرمود:«مرا امربه معروف ونهی از منکر کنید.» با نگاه جدی‌تری به معضل دزدی در استان به ویژه شهرستان خرم‌آباد بیندیشند و با تمام توان اقتدار نیروی انتظامی، درایت و تدبیر قضات، هوشمندی افسران کارآزموده‌ی اداره‌ی آگاهی، هم‌کاری مردم و…. به عنوان ضرب‌العجل و برنامه‌ی کوتاه‌مدت به کارگیرند و هم‌چنین دولت را مجاب کنند در لرستان به اقدامات اشتغال‌زایی گسترده‌ای با سرمایه‌گذاری دولتی دست بزند. زیرا استان لرستان از جهت درصد بالای بی‌کاری یک استان ویژه است، و استان ویژه برنامه‌ای ویژه می‌خواهد.

                                                                   نقل از سایت هفته نامه سیمرهwww.seymare.com


 

نوشته شده توسط:   علی جعفری فرد  

سه شنبه 87 دی 24  6:11 عصر
بر کسی پوشیده نیست که رژیم صهیونیستی تنها با چراغ سبز آمریکا و تبانی غرب و حتی برخی سران عرب می‌تواند به چنین جنایات غیر انسانی علیه غیر نظامیان بیگناه در غزه دست بزند. تاخیر طولانی مدت در صدور قطعنامه‌ی شورای امنیت برای توقف درگیری‌ها در غزه و بی‌مبالاتی غرب در قبال نقض حقوق بشر توسط رژیم صهیونیستی، افکار عمومی جهان را قانع ساخته است که این جنایات با برنامه‌ی از پیش تعیین شده و همدستی و تبانی جامعه بین‌المللی با این رژیم صورت می‌گیرد.
با توجه به بی‌توجهی‌های مکرر رژیم صهیونیستی به قطعنامه‌های مختلف شورای امنیت طی 60 سال اشغالگری در اراضی فلسطینی، قطعنامه 1860 را نیز باید یک حرکت نمادین دیگر از سوی شورای امنیت دانست که تنها با هدف سرپوش گذاری بر جنایات صهیونیست‌ها صادر شده است.
روزنامه‌ی یمنی الثوره در تحلیلی تحت عنوان "قطعنامه‌ای برای حفظ آبرو" به ارزیابی صدور دیرهنگام قطعنامه شورای امنیت در خصوص غزه پرداخته است.
در این تحلیل آمده است: دو هفته از آغاز حمله نظامی اسراییل به غزه و جنایت‌های کشتار جمعی در حق مردم بیگناه غزه که به کشته و زخمی شدن بیش از4000 فلسطینی بیگناه از جمله تعداد زیادی زن و کودک منجر شده است، می‌گذرد و هنوز با توجه به پافشاری اسراییل بر ادامه جنایات ضد بشری علیه مردم بیگناه فلسطین احتمال افزایش تعداد شهدا و زخمی‌های این حملات وجود دارد.
ماهیت وجودی اسراییل به عنوان یک رژیم اشغالگر و جنایتکار برای همگان حقیقتی شناخته شده است؛ اما عجیب این است که تمامی این جنایات مقابل چشم و گوش جامعه بین‌المللی و سازمان‌های حقوق بشر صورت می‌گیرد بدون آنکه هیچ گونه واکنش جدی از سوی آن‌ها در قبال ریختن خون مردم بیگناه غزه صورت گیرد که هم چون دیگر انسان‌ها بر اساس دین و عرف حق برخورداری از یک زندگی مناسب را دارند.
این تحلیل می‌افزاید: این مساله قابل درک نیست که چگونه کشورهای بزرگی که مدعی حمایت از آزادی و حقوق بشر در جهان هستند، پس از این جنایات مفتضحانه می‌توانند خود را در قبال آن بی‌تقصیر نشان دهند با توجه به آنکه تحولات غزه ثابت کرده که شورای امنیت به مسوولیت‌های اخلاقی و انسانی‌اش در متوقف ساختن جنایات اسراییل علیه غزه عمل نکرده است و با توجه به این موضوع دیگر هیچ توجیهی برای بی‌مبالاتی‌های جامعه بین‌المللی قابل پذیرش نیست؛ اما این که با برانگیخته شدن خشم و انزجار مردم جهان از جمله کشورهای عربی، اسلامی و اروپایی و برپایی تظاهرات‌های گسترده‌ی مردمی در پایتخت‌های جهان و با توجه به اعطای فرصت هر چه بیشتر به اسراییل برای ارتکاب جنایات وحشیانه در غزه شورای امنیت با تاخیر فراوان و پس از شکست اسراییل در تحقق اهدافش در جنگ علیه غزه و شکستن ایستادگی و پایداری قهرمانانه‌ی گروه‌های مقاومت فلسطین اقدام به صدور قطعنامه می‌نماید، امری بسیار تاسف بار است. پس از آنکه ثابت شد هیبت عزم و اراده مبارزان مقاومت در غزه بر هر قدرت نظامی به ظاهر شکست ناپذیر چیره می‌شود، شورای امنیت برای حفظ آبرو قطعنامه 1860 را برای توقف درگیری‌ها در غزه صادر کرد.
در ادامه این تحلیل آمده است: با توجه به حقایق جدیدی که مقاومت فلسطین بوجود آورد، شورای امنیت راه فراری جز پاسخگویی به درخواست‌های جامعه بین‌المللی مبنی بر ایجاد آتش بس فوری در غزه نداشت؛ اگر رهبران رژیم صهیونیستی تصور کرده‌اند با حمله به یک و نیم میلیون فلسطینی بی‌گناه می‌توانند شانس خود را برای پیروزی در انتخابات ماه فوریه اسراییل بالا ببرند، این موضوع را در نظر نگرفته‌اند که چنین اقدام تجاوزگرانه‌ای هم چون لکه‌ی ننگی بر پیشانی آنها و تمامی کسانی که با اعطای چراغ سبز و همدستی آنها را در ارتکاب این جنایات یاری داده‌اند، باقی خواهد ماند.
در پایان این تحلیل می‌خوانیم: به رغم تمامی تفسیرهایی که از قطعنامه شورای امنیت صورت گرفته است، مسلما چنین قطعنامه‌ای نمی‌تواند به چهره‌ی زشت و قبیح اسراییل که پرونده سیاهی از جنایات ضد بشری را با خود حمل می‌کند سرپوش بگذارد و تمامی اسناد و نشانه‌ها حاکی از آن است که تنها هدف شورای امنیت اعطای فرصت بیشتر به اسراییل جهت تکمیل اهداف شوم و ظالمانه‌اش علیه فلسطینیان است به ویژه آنکه بسیاری از حقایق موجود فاش ساخته که تمامی اقدامات نظام بین‌المللی جدید بر اساس معیارهای دو گانه و سیاست‌های یک بام و دو هوا انجام می‌شود؛ لذا تمامی کسانی که با هولوکاست اسراییل همکاری نموده و این رژیم را در ارتکاب چنین جنایاتی یاری داده‌اند، در این جنایات سهیم هستند و متاسفانه مردم بیگناه غزه تاوان این مساله را با جان و خون خود پرداخت می‌کنند و هیچ چیز رنج و اندوه آنها ا کاهش نخواهد داد مگر آنکه بدانند خداوند با آن‌هاست و مردم جهان نیز در کنار آنها ایستاده‌اند تا روزی که آزادی، استقلال و حقوق پایمال شده‌شان را بازپس گیرند.

 

نوشته شده توسط:   علی جعفری فرد  

غارها نخستین سکونتگاه های انسان و آغازگر تاریخ مدون بشری است؛ چرا که نقاشی های روی غارها، کهن ترین آثاری است که انسان اولیه تا کنون از خود به یادگار گذاشته است . این سکونتگاه های قدیمی آیینه گردان انسان های اولیه و خلق و خوی آنهاست . در لرستان غارهای طبیعی فراوانی وجود دارد که در این گزارش کوتاه با مهمترین آنها آشنا می شوید.
    *غالیه کوه ، الیگودرز _ بروجرد
    یکی از مرتفع ترین کوه های جنوب باختری ایران است که با 4110 متر ارتفاع در فاصله 80 کیلومتری الیگودرز واقع شده است و مرز طبیعی شهرستان الیگودرز و دزفول است. دامنه های این کوه بسیار زیبا و مفرح و پر از گیاهان و گل های معطر است صعود به این قله از طریق روستای چقا گرگ که در فاصله48کیلومتری جنوب باختری الیگودرز واقع شده است صورت می گیرد. مسیر صعود این کوه عبارت است از: روستای چقا گرگ، روستای دردایی، گردنه نصیر مرده، روستای شاه آباد، روستای باغ ناحیه تخت رز، گردنه آخورا، دره دنده سان، قله دال بازی و غالیه کوه.
    *اشتران کوه، الیگودرزـ بروجرد
    اشتران کوه، رشته کوهی به درازای تقریبی 50کیلومتر است که در محدوده الیگودرز و بروجرد در جهت شمال باختری، جنوب خاوری امتداد دارد. این رشته کوه یکی از زیباترین کوه های کشور به شمار می رود که یخچال های طبیعی و دائمی آن در تمام سال از برف و یخ پوشیده شده است. اشتران کوه، قلل متعددی دارد که بلندترین قله آن معروف به چال کبود و به نام «سن بران» است که 4100 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. این رشته کوه از خاور به باختر به شکل مارپیچ امتداد می یابد و در هر پیچ یک نیم دایره تشکیل می دهد که در اصطلاح محلی به این نیم دایره ها چال می گویند. در انتهای هر چال که به زیر قلل و خط الرأس های مرتفع منتهی می شود، یخچال های دائمی وجود دارد. چال های اشتران کوه و قله های مهم آن به ترتیب از باختر به خاور عبارتند از: چال های میشان، کبود، بران، فیال سون، پنجم، پیار و چال همایون. چال همایون آخرین چال مهم اشتران کوه است که قله مرتفع کفت همایون با 4 هزارمتر ارتفاع در آن قرار دارد. چشمه معروف و بزرگ شاه تخت که بزرگترین سرچشمه آب دز است؛ نیز در این محل واقع شده است. از سوی دیگر، دریاچه زیبای گهر نیز در قسمت جنوبی این چال قرار گرفته و جاذبه های گردشگری آن را
    دو چندان کرده است.
    *غار کوه تمندر، الیگودرز
    رشته کوه تمندر در نواحی بریرود و زلفی شهرستان الیگودرز واقع شده است و دارای 4 رشته شمالی، جنوبی، خاوری و مرکزی است. رشته شمالی2 قله از ناو دره سر را در بر می گیرد که به ترتیب3200و 3500 متر ارتفاع دارند. رشته مرکزی دارای 6 قله به نام های قله مرکزی تمندر، هما، قله شمالی، خاوری و جنوبی تمندر و قله جنوبی دره سر است که همه آنها بیش از 3500متر ارتفاع دارند. قله مرکزی تمندر 3900 متر ارتفاع دارد. رشته شمالی تمندر 2 قله «فرسش» و
    «قله جنوبی» را شامل می شود که به ترتیب 3600و 3850متر ارتفاع دارند. رشته جنوبی تمندر نیز شامل یک خط الرأس 15 کیلومتری است که در انتهای باختری آن قله مخروبه قدیمی به نام قلعه دختر قرار دارد.
    کوهستان تمندر یکی از بزرگترین شکارگاه های شهرستان الیگودرز است. زنجیره به هم پیوسته کوه ها و قله های استان لرستان نه تنها می تواند به یکی از کانون های توسعه ورزش کوه نوردی و صخره نوردی تبدیل شود، بلکه به علت برف گیری و وجود شیب های مناسب در پاره ای از مناطق، قابلیت ایجاد و توسعه ورزش اسکی را نیز دارند.
    *غار کلماکره، پلدختر
    «کلماکره» به زبان محلی به معنی جایگاه بز (کل کوهی) و انجیر است. این غار در 20 کیلومتری شمال باختری شهرستان «پل دختر» واقع شده و از جنبه های طبیعی و فرهنگی، در زمره غارهای با ارزش کشور است. «کلماکره» در یک منطقه باستانی، در ارتفاعات معروف به کوه مهله و در یکی از دره باغ ها واقع شده است. این غار از نظر ساختار، در سازندهای آهکی دوره کرتاسه به وجود آمده و با توجه به ته نشست های رسوبی و آهکی فراوان، حاوی استالاگتیت (چکنده ها) و استالاگمیت (چکیده های) بسیار زیباست. وجود همین ساختارهای طبیعی، عظمت و زیبایی خاصی به آن داده است. تالارها، حفره ها و شکاف های متعدد ایجاد شده در غار، فضایی اسرارآمیز به آن داده و بیننده را به تحسین و اعجاب وادار می کند.
    غار کلماکره از دیدگاه ارزش فرهنگی و باستان شناختی نیز غاری با اهمیت و با ارزش محسوب می شود و از نظر آثار تمدن های باستانی نیز بسیار غنی است. ارتفاعات کوه مهله قاعده یک مثلث فرضی را می سازند که 2 ضلع آن از رودخانه سیمره و کشکان تشکیل شده است. این مثلث از نظر تجمع و تعداد مراکز سکونتی انسان های پیشین، و وجود تپه ها و محوطه های باستانی و تاریخی، غنایی فوق العاده دارد و در ادوار پیش از تاریخ و در دوره های تاریخی بویژه ایلامی، پارتی و ساسانی رونق و اعتبار فراوان داشته است. چنان که در قسمت مدخل تالار و ورودی غار، آثار و بقایای حیوانی و انسانی به وفور دیده می شود که حاکی از سکونت گاه و بی گاه انسان ها در این غار است.
    در حال حاضر غار فاقد راه های ورودی به نظر می آمده اجباراً باید از شیوه های کوه نوردی و سنگ نوردی برای رسیدن به آن استفاده کرد. راه ورود به غار در گذشته ها آسان تر بوده، اما به نظر می رسد بر اثر فرسایش کوه یا وقوع زلزله، رابطه آن با بیرون قطع شده است.
    * غار سمسا ، الشتر
    این غار در دره آرش «الشتر» واقع شده و در گویش محلی به «مرسمسا» مشهور است. درازای غار نزدیک به70 متر، پهنای دهانه آن 6متر، پهنای داخل آن
    7متر و بلندی دهانه آن 7/3متر است. در کف این غار، تعدادی سنگ چخماق دیده شده است. این غار در بالای محلی قرار دارد که از آن جا سنگ های تراش خورده ای را برای ساختمان سازی آورده اند که نشان می دهد، بیشتر سنگ های بناها و آثار مهم الشتر و سنگ قبرها را از این مکان تهیه کرده اند.
    * غار بتخانه ،کوهدشت
    این غار در 18 کیلومتری جنوب خاوری شهر کوهدشت، در کوه «دمچهر» قرار دارد. قسمتی از دهانه غار به علل طبیعی بسته شده است، اما قسمتی از آن باقی است که باید به شکل خزیده از آن گذشت و به غار وارد شد. درازای دهانه غار، 18 متر و ارتفاع سقف آن نزدیک به 20 متر است. سراسر سقف و دیواره آن به دلیل نفوذ آب از لایه های آهکی، سفید شده است. غار، شامل2 قسمت جنوبی و شمالی است که قسمت شمالی آن وسیع تر است. وجود سنگ چخماق و سفال های شکسته سیاه و منقوش، مؤید زندگی غار نشینی در این ناحیه است. آثار دوره های مختلف تمدن های گذشته در این غار یافت شده و به نظر می رسد که در آن آثار پالئولتیک نیز وجود داشته است. درازای غار نزدیک به 200 متر و پهنای آن به طور متوسط20 متر است.
    * غار میر ملاس، کوهدشت
    این غار در کوه «سرسرخن» در فاصله حدود 30کیلومتری شهر کوهدشت واقع شده است. غار «میرملاس» به مرور زمان درهم ریخته و در حال حاضر سایبانی بیش، از آن باقی نمانده است. نقاشی هایی در 2 طرف جنوب و شمال غار روی دیوار سایبان نقش بسته که در معرض عوامل طبیعی و انسانی قرار دارند. بیش تر نقاشی ها، صحنه هایی از شکارگاه یا رزمگاه را مجسم می سازند. برخی نیز، نقش حیواناتی هستند که نمی توان نوع آنها را تشخیص داد.
    * غار عالی آباد ،کوهدشت
    این غار در منطقه کوهدشت واقع شده و یکی از محل های سکونت انسان های پیش از تاریخ بوده است. غار پس از یک فرود 6متری تا عمق 420 متری ادامه می یابد. برای بازدید کامل از این غار، وسایل فنی کامل مورد نیاز است.
    * غار ویزنهار، کوهدشت
    کوه «ویزنهار» رومشکان از توابع کوهدشت، 3 دره عمیق دارد که چین خوردگی های گوناگون دارد. دره باختری، از 2 دره دیگر اهمیت بیش تری دارد، زیرا در انتهای این دره و در قسمت بن بست آن، غاری است که در سینه کوه کنده شده که چشم انداز و دیدگاه آن سراسر دره را در بر گرفته است. از میان دره، راهی برای رسیدن به غار وجود ندارد و ارتفاع دهانه تا سطح دره نزدیک به 20 متر است. در انتهای بن بست دره، دریچه ای است که پله های سنگی آن به طرف غار منتهی می شوند و تا محوطه غار امتداد می یابند. این پله ها با چند پیچ حساب شده، دره را به غار متصل می کنند. در گذشته، کسی از وجود این پله ها آگاهی نداشت، ولی به طور تصادفی این دریچه پیدا شد. سطح داخلی غار، چندان وسیع نیست، اما قسمت هایی از دیواره آن را تراشیده و صاف کرده اند.
    * غار قمری، خرم آباد
    این غار در باختر دره خرم آباد و در سینه کوهی مشرف به این شهر واقع شده است. دهانه غار به سوی جنوب کوه قرار دارد و سطح داخل دهانه آن بیش از 200 متر است. درازای راهرو غار، باریک و طولانی است و تاکنون انتهای آن کشف نشده است. درباره این غار افسانه های بسیاری زبان زد مردم محلی است.
    * غار یافته، خرم آباد
    این غار در 25 کیلومتری جنوب باختری شهر خرم آباد بر سر راه کوهدشت در محلی به نام «سولیزه» بر دامنه کوه «یافت» واقع شده و سطح و فضای داخلی آن محدود است.
    * غار کنجی ،خرم آباد
    غار کنجی در 4 کیلومتری جنوب شهر خرم آباد در کمرکش یک کوه قرار گرفته است. دسترسی به این غار، از طریق یک مسیل دره ای امکان پذیر است که در فصل بهار، از دامنه های آن، چشمه های آب جاری می شود. این غار یکی از منظم ترین غارها از لحاظ سطوح داخلی است. مساحت آن بیش از 200 مترمربع است. کف غار خاکی است و در کاوش های انجام شده، چند گور مربوط به پیش از تاریخ همراه با اسکلت های متعدد از آن به دست آمده است. در دامنه و چشم انداز این غار، دشتی وسیع با تپه های مصنوعی وجود دارد.
    * غار ارجنه ، خرم آباد
    در دشت جنوبی دره خرم آباد، یک کوه کوچک وکم ارتفاع به نام «گرارجنه» وجود دارد که تعدادی غار کوچک در سمت خاوری آن پدید آمده است و به نام همان کوه مشهورند.
    * غار قاژه یا مغاز، خرم آباد
    در جنوب خاوری «کوه یافته» در بخش چگنی خرم آباد غاری است به نام «قاژه» یا «مغار» که در داخل آن، تعدادی «استالاگتیت» و «استالاگمیت» دیده می شود. دهانه غار به سوی خاور است و در داخل غار، حوضچه ای به نسبت بزرگ پر از آب سرد به وجود آمده که بیش از 1‎/5 متر عمق دارد. در قسمت باختری دهانه غار، یک راه باریک وجود دارد که با سنگ و گچ چند پله در آن ساخته شده است. این غار، اقامتگاه موقت شکارچیان است و امکان دارد در گذشته، این راه را شکارچیان ساخته باشند. در هر حال بازدید از این غار و تماشای طبیعت اطراف مسیر آن، جذاب و دیدنی است.
    * غار دوشه ، خرم آ باد
    غار دوشه یکی از غارهای تاریخی استان است که در روستای کرشوراب از توابع بخش چگنی خرم آباد واقع شده و حاوی نقاشی ها و کتیبه های تاریخی متعدد و جالب توجه است. برای ورود به غار باید از باختر تنگه دوشه به بالای کوه صعود کرد. ارتفاع سقف تا کف غار در حدود5 متر و داخل آن به شکل دایره منظم است که انحنای قسمتی از دیواره های آن، به علت پیش آمدگی دیواره کوه، به هم پیوسته است. بر دیواره های مسطح این غار، در حدود یک صد و 10 نقش با رنگ سیاه نقاشی شده است. بر دیواره باختری آن نیز به جز نقش های یاد شده، 2 کتیبه وجود داشته که یکی به کلی از بین رفته و نیمی از دیگری نیز محو شده است. مهم ترین علت سالم ماندن نقوش کتیبه، دوری از عوارض طبیعی است. در دهانه حفره های انتهایی غار، استخوان های انسان و حیوان و سفال های شکسته یافت شده است.
    * غار کوگان، خرم آباد
    این غار یکی از معدود غارهای مصنوعی استان است که به دست انسان در دل کوهستان به وجود آمده است. موقعیت مکانی غار 8 کیلومتری جاده خرم آباد- کرمانشاه به سمت چپ در کوه موسوم به کوگان است. غار کوگان جزو غارهای چند طبقه است که دسترسی بسیار سختی دارد و رسیدن به آن بدون تجهیز به امکانات و وسایل کوه نوردی و غار نوردی ممکن نیست. این غار دژ مانند، به استناد سکه هایی که در اطراف آن به دست آمده است، به دوره اشکانیان تعلق دارد.
                                              http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1532980
 

نوشته شده توسط:   علی جعفری فرد  

شنبه 87 آذر 23  8:48 عصر

خرم آباد- خبرگزاری ایسکانیوز: توجه به آثار باستانی می تواند جهانگردان زیادی را به اینگونه مناطق بکشاند.
به گزارش گروه فرهنگی هنری باشگاه خبرنگاران دانشجویی ایران" ایسکانیوز"شنیده بودم نقاشیهای باستانی در غارهای کوهدشت پیرترین و کهن ترین آثار هنری اقوام ایرانی هستند که هنوز هم جوان مانده اند چرا که این نقوش پس از گذشت قرن ها و هزاره ها ،رنگ و حالت آنها که نمودی از کیفیت زندگی و نشانه ای از اندیشه و هنر ذاتی آنهاست همچون کتابی که با خط تصویری نوشته شده باشد مبین و روشنگر گوشه ای از تمدن زمان های دوری است که باقی مانده اند .
برایم جالب بود سفری هر چند کوتاه به آنجا داشته باشم تصمیم گرفتم و با یک راهنما در یک صبح دل انگیز بهاری راهی شهر کوهدشت شدیم .
در طول راه راهنما بیشتر گوینده بود و من شنونده،از خاطراتش با گروههای مختلف می گفت و اینکه خود از دیدن آنها سیر نمی شود و هر بار مشتاق تر از دفعه قبل محو تماشای این آثار می شود .
زمان خوبی را انتخاب کرده بودیم اردیبهشت ماه فصلی که در لرستان زیبایی های خاص خود را دارد و هیچ بیننده ای از دیدن طبیعت زیبا و سرسبز آن سیر نمی شود و تشنه تر از همیشه مشتاق گردش در طبیعت آن است .
محو تماشای درختان سبز و گلهای روییده شده و زمین های پر از کشت گندم و جو بودم که با وزش باد ملایم چگونه به این طرف و آن طرف تکان می خوردند و بیننده را به عظمت خالق یکتا می رساندند که راهنما آرام گفت :این هم شهر کوهدشت پیاده شو که خیلی کار داریم .
پیاده شدم و گذرا نگاهی به اطراف انداختم شهر قشنگی بود اما من بیشتر در فکر غارها بودم که دوباره راهنما گفت : برای رسیدن به این غارها باید راهی سخت و دشوار را طی نمود چرا که همه ی نقش ها در یک محل نیستند و قسمتی از آنها در کوه سرسرخن و بقیه در کوه همیان قرار دارند .
راه آغاز شد قسمتی از راه با ماشین های کمک دار و بقیه راه را باید پیاده پیمود از راههای پر پیچ و خم که اطراف آنها را گلهای وحشی زیبا پوشانده بود عبور می کردیم .
سرانجام به اولین غار که در دره میر ملاس در کوه سرسرخن واقع شده بود رسیدیم فاصله این دره تا شهر کوهدشت نزدیک به 30 کیلو متر بود .
این غار به مرور زمان در هم ریخته بود و اینک سایبانی بیش از آن باقی نمانده بود .
در دو طرف جنوب و شمال دره ،نقاشی هایی بر روی دیوار سایبان نقش شده بود که اینک در معرض نابودی عوامل طبیعی همچون خورشید و باران قرار گرفته بود و بدتر از همه رهگذرانی بودند که به این محل آمده بودند و موجب ازبین رفتن این آثار می شوند .
طول سایبان جنوبی غار میرملاس 35 متر است . این نقاشیها از جنوب شروع شده و به جانب شمال ادامه می یابند .بیشتر آنها صحنه هایی از شکارگاه و یا رزمگاه را مجسم می سازند . برخی نیز نقش حیوان هایی است که نمی توان برای آنها نامی گذاشت .
در بالای کوه سرسرخن دشتی نسبتا هموار و پوشیده از جنگل وجود دارد که تنها چند خانه ی روستائی و یک پاسگاه جنگلبانی در آنجاست .
راهنما گفت : در ماههای اردیبهشت و خرداد چند طایفه برای چراندن گله ها به این محل می آیند و در فصل تابستان مجددابه دشت کوهدشت مراجعت می کنند .
سرسرخن محلی ییلاقی است و ساکنان آن آب مورد نیاز خود را از چاه هایی که معمولا به عمق 2 تا 5 متر حفر شده اند تامین می کنند .
از تنها دهکده سرسرخن راهی باریک به جانب خاور کشیده شده که این راه به دره های وسیع و طولانی بین کوه سرسرخن و کوه همیان منتهی می گردد. این راه از تنگه ی پر صخره و پیچ و خم می گذرد که قسمت شرقی کوه سرسرخن به نام کوه (کیزه ) مشهور است و چون این تنگه مقابل کوه مرتفع همیان قرار دارد تنگه (دیار گاه همیان ) یا ( چالگه شله ) نامیده می شود .
در کمر کش این تنگه ، راه باریکی به سمت شمال و به جانب دامنه ی کوه و نقاشی های این محل و نیز راه باریک دیگری در جهت جنوبی تنگه ، به طرف محل دیگر نقاشی ها ، از تنگه جدا می شود .
از تنگه تا محل نقاشی ها که در سمت شمال آن قرار دارند نزدیک به 500 متر است ولی فاصله ی نقاشی های غارهای جنوبی دره ،نزدیک به 45دقیقه راهپیمایی لازم دارد.
تعداد نقاشی های شمال تنگه بیشتر از قسمت جنوبی است .
توجه به این آثار می تواند جهانگردان زیادی را راهی این منطقه نماید./120

                                                             http://iscanews.ir/fa/ShowNewsItem.aspx?newsitemid=226894
 

نوشته شده توسط:   علی جعفری فرد  

شنبه 87 آذر 23  8:42 عصر

     

 
          
 
 
به حسن خلق توان کرد صید
اهل نظر به تیر و دام نگیرند مرغ دانا را...
  


 

نوشته شده توسط:   علی جعفری فرد  

یکشنبه 87 آبان 12  4:31 عصر
1-خانم های فمینیست

این دست از خانم ها تصور می کنند که تمام ناخوشی های زندگی از مردها نشئت می گیرد و تنها کاری که که یک مرد می تواند انجام دهد این است که آلت تناسلی خود را قطع کرده و یک جفت تخمدان به خود پیوند بزند. آنها تصور می کنند که وجود خانم ها، فرشته وار است و می توانندتمام دنیا را عوض کنند، البته فقط در صورتیکه معضل ”مردسالاری” از جلوی پای آنها برداشته شود. رفتار این مدل خانم ها با آقایون اصلا مناسب و قابل قبول نمی باشد. شما می توانید آنها را به راحتی از شعار معروفشان تشخیص بدهید، چرا که همیشه زیر لب زمزمه می کنند : ”تمام مردها با آلت خود فکر می کنند.” بهتر است در هر شرایطی از آنها دوری کنید

2- خانم های پولکی

خیلی ساده و راحت: او تنها به خاطر پول با شما رابطه برقرار می کند. او خیلی زود با شما صمیمی می شود. آنها از آقایون انتظار دارند که تمام هزینه های زندگی آنها را برآورده سازند، تنها به این دلیل که آنها از نظر زیست شناختی مونث هستند. آنها تصور می کنند که یک مرد باید هزینه نوشیدنی، شام، مسافرت، گل، جواهر و .. را بپردازند بدون اینکه هیچ گونه وظیفه جبران و یا تلافی بر گردنشان بیفتد. او هیچ چیز نیست جز یک انسان مادی. فکر می کنند که زنانگی شان از طلا درست شده است و میلیون ها دلار می ارزد. او یک طماع دغل باز است. او فقط به فکر بر آورده کردن نیازهای خودش است و برای دیگران هیچ اهمیتی قائل نیست. و بهتر است که حواس خود را جمع کنید، چراکه عده بسیاری از دخترهای جوان جزء این گروه قرار دارند

3- خانم های رمانتیک

این نوع خانم ها زندگی خود را بر طبق فیلم های عاشقانه و کتاب های رمان سپری می کنند. او هر شب به تنهایی به خانه می آید و مجله های مربوط به عروسی را ورق می زند و در عین حال در انتظار شاهزاده ای است که با اسب سفیدش از میان آسمان به زمین فرود آید و او را سوار بر اسب سفیدش کرده ، به جایی ببرد که هیچ مشکلی وجود نداشته باشد، تا بتوانند به خوبی زندگی کنند. آنها دخترهایی هستند که توسط پدر و مادرها و خانواده هایشان نازپرورده بار آمده اند و چیزی از واقعیات زندگی، نظیر پرداخت صورتحساب ها و تمیز کردن دستشویی ها نمی دانند. او انتظار دارد کسی تمام مدت از او مراقبت و نگهداری کند، شب ها ملافه را بر رویش بکشد و تمام شب بر بالینش بیدار بماند تا مبادا او خواب بدی ببیند و بترسد. فرار کنید

4- خانم های بدگمان

این خانم تمام خصوصیات منفی افراد رمانتیک را با خود به همراه دارد. او همیشه جزء ”زخم خوردگان” اجتماع است. کسی که در روابط گذشته خود شکست خورده و به طور ناخودآگاه از برقراری ارتباط مجدد واهمه دارد. ارتباط شما با این افراد به جایی راه نمی برد، چرا که آنها در ابتدا علاقه فراوانی از خود نسبت به شما نشان می دهند، اما پس از چندی اثری از آن باقی نخواهد ماند. و این چرخه همچنان ادامه پیدا می کند. شما همیشه در رابطه خود با او سردر گم هستید. با شما قرار ملاقات می گذارد و معاشقه راه می اندازد، اما رابطه شما فراتر از یک دوستی ساده نمی رود. تنها چیزی که تحویل شما می دهد یک مشت معذرت خواهی بیهوده است. هیچ وقت به اندازه کافی برای شما زمان ندارد؛ شما هم که به اندازه کافی غم و غصه برای خودتان دارید، پس بهتر است با چنین زنی ارتباط برقرار نکنید

5- خانم های عصبانی

مثل خانم های فمینیست خانم ها عصبانی نیز دل خوشی از مردها ندارند. آنها به مردها اهانت می کنند، و می توانند بدی ها و خطاهای تمام مردانی را که از ابتدای زندگی با آنها ملاقات کرده اند را به سادگی به خاطر بیاورند. برای خانم عصبانی چیزی به عنوان ”مرد خوب” وجود ندارد و تمام مردها ”احمق” و ”عوضی” و ”کثیف” هستند. خون آنها از دست مردها به جوش می آید و در هر لحظه می توانند مانند یک کوه آتشفشان منفجر شوند. برقرای ارتباط با این نوع خانم ها مساوی است با ورود به تراژدی و داد و فریاد ، پس بهتر است عقب بایستید

6- خانم های نامطمئن

در نگاه اول چنین خانم هایی خیلی خوب جلوه می کنند؛ با شما به مهربانی رفتار می کنند و خوش مشرب هستند. اماچیزی نمی گذرد که ترس های درونی اش پدیدار می شوند. روزی 10 مرتبه به شما تلفن میزند تا بپرسد ”رابطه در چه حالی است؟” یا اینکه ”تنها می خواهد صدای شما را بشنود.” او می خواهد مطمئن شود که به اندازه کافی جذاب است؛ دائما نگران آرایش صورت و موها و همینطور لباس هایش می باشد. او محتاج و نیازمند است و همواره با این ترس زندگی می کند که مبادا آقا او را به خاطر ”خانم بهتری” ترک کند. این دسته از افراد خیلی زود خود را آویزان شما می کنند

7- خانم های هرزه

اخلاق این خانم ها واقعا عجیب و غریب است. آنها افراد نا مطبوعی هستند که به دیگران با چشم حقارت نگاه می کنند و فقط به خودشان اهمیت می دهند و اصلا مهم نیست که قلب دیگران را بشکنند و آنها را آزرده خاطر سازند. بیشتر خانم های هرزه به فکر پول و مال و منال نیز هستند درست مثل خانم های پولکی. آنها معمولا خوش قیافه و خوش لباس هستند و به راحتی با اخمی که در چهره دارند قابل شناسایی می باشند

8- خانم های منم منم

مثل خانم هرزه، خانم منم منم نیز فقط برای خودش ارزش قائل است. او می خواهد که همیشه مرکز توجه قرار گیرد و هر کاری که می خواهد انجام دهد و هر کجا که می خواهد برود. او خود خواه و خود محور است. شیفته خودش می باشد و به عنوان ”دختر کوچولوی بابایی” بزرگ شده، و انتظار همان توجهات را از شما دارد. هر چند این امکان وجود دارد که شما از مصاحبت دخترهای لوس و مامانی لذت ببرید، اما باید تا آنجا که می توانید خود را از آنها دور نگاه دارید

9- خانم های نا امید

شرایط هر طوری که می خواهد باشد این خانم فقط به ازدواج فکر می کند ??" آن هم همین حالا ??" برای او مهم نیست که شخص مورد نظر چه کسی است و شغل او چیست. تا زمانی که مردانگی داشته باشد، می تواند او را راضی نگه دارد. مراقب این یکی هم باشید!

10- خانم های دمدمی

او در ابتدا از خیلی چیزها چشم پوشی می کند که همین امر باعث جذب شدن مردها به سمتشان می باشد. او به شما چیزی را تحویل می دهد که دقیقا توقع شنیدش را دارید؛ اما زمانیکه رابطه عمیق تر شده (یا به ازدواج کشیده می شود) شما تازه با چهره حقیقی او آشنا می شوید. بانویعزیز شما یک شبه، تبدیل به یک آدم حریص، طماع، پولکی، و حیوان صفت می شود که اگر به خواست هایش نرسد شما را عذاب خواهد کرد

11- خانم آزار دهنده

معمولا این مدل خانم ها از یک کیلومتری قابل تشخیص هستند. آنها با شما معاشقه می کنند و جاذبه های جنسی شان را به نمایش می گذارند. گاهی اوقات به دنبال مردهای پر سن و سال تر هستند. آنها اغلب مردها را از نظر جنسی تحریک می کنند و بعد راه خود را می گیرند و می روند. آنها مردها را مانند زنبورهایی که به سمت عسل کشیده می شوند به سوی خود جلب می کنند. هر طوری که با شما رفتار کنند، هیچ گاه نباید به آنها اعتماد کنید زیرا اگر مرد بهتری را پیدا کنند به سادگی آب خوردن از شما دل کنده و به سمت او می روند

12- خانم قدرت طلب

آنها انسان های پستی هستند که می خواهند قدرت کنترل تمام امور زندگی شما را به دست گیرند. آنها به شما می گویند چه لباسی بپوشید، کجا بروید، با چه کسی صحبت کنید، با چه کسانی می توانید دوست باشید، چه چیزی می توانید بخورید… و خلاصه همه چیز. و اگر بخواهید در مقابل عقاید آنها از خود مقاومت نشان دهید، اخم هایشان در هم فرو می رود، شما را از سکس محروم می کنند، گریه و زاری راه می اندازند و از هر سلاح و تاکتیک دیگری که بلد هستند کمک می گیرند، تا شما را از پای در آورند و چاره دیگری جز سر فرود آوردن در مقابل خواست هایشانرا برایتان باقی نخواهند گذاشت

ما به شما اخطار دادیم!

 

 


 
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
لیست کل یادداشت های این وبلاگ